چک لیست اهداف من

1. درآمد حداقل ماهی 7 میلیارد تومان
2. آرامش و شادی ++
3. تأسیس شرکت کامپیوتری خودم
4. تأسیس مکانی جهت اسکان، آموزش، درمان و کاریابی بی خانمان ها
5. خریدن ماشین مازراتی GranCabrio سفید
6. خریدن یک خانه ی هوشمند، با طراحی مدرن و کلی پنجره و حداقل 500 متر
7. خریدن لپ تاپ Apple i7
8. خرید آخرین مدل گوشی iphone
9. یاد گرفتن گیتار و تکنیک های آواز
10. ازدواج با کسی که معیارهای مد نظرم را داشته باشه
11. برادرامو (7 و 8 ساله هستن) ببرم به یه فروشگاه اسباب بازی خیلی لوکس و هرچی که دلشون خواست براشون بخرم (اینو خیلی دوست دارم )
12. به تمام شهرها و کشورهای دنیا سفر کنم و هر چقدر که دلم می خواد از مراکز خرید برندشون خرید کنم و در بهترین هتل هاشون اقامت داشته باشم و از تمام مکان های تفریحی و دیدنیشون ،دیدن کنم
13. ورزش های مورد علاقه ام را بدون دغدغه دنبال کنم (شنا، پاراگلایدر، Dance)
14. طراحی و نقاشی را بصورت حرفه ای یاد بگیرم و گالری نقاشی های سبک خودم را بر پا کنم
15. مسافرت های مجردی به جاهای ترسناک
16. گرفتن یه سالگرد ازدواج خیلی توپ توی یه رستوران خیلی لوکس برای پدر و مادرم
    
17. کوهنوردی و رفتن تا قله ی کوه دماوند
18. بچه دار بشم
19. با کشتی سفر کنم
20. گل و گیاه هایی که دوست دارمو بخرم و خودم بهشون رسیدگی کنم
21. پدر و مادرم بیان از شرکتم و کارمندهام دیدن کنن
22. با چتر نجات از هواپیما بپرم
23. اسکیت رو حرفه ای یاد بگیرم
24. باغ وحش برم
25. به بیمارهایی که هزینه ی درمان ندارن کمک کنم

روز چهارم و روز پنجم

سلام... راستش چهارشنبه و پنجشنبه هیچکاری نکردم چون صبح چهارشنبه یه دعوا بین من و هم اتاقیم پیش اومد ...بخاطر اینکه روحیم بهتر بشه و بتونم با قدرت شروع کنم چهارشنبه و پنجشنبه رو رفتم خونه خالم... تازه امروز ظهر برگشتم خوابگاه.... الان خیلی پرانرژی ام...انشاءالله این دو روزو جبران میکنم...
54 روز دیگه فرصت دارم تا همچنان 26 میلیون و 965 هزار تومان دیگه پول دربیارم...منتظر فرصت نایستید...خلقش کنید...

روز سوم

سلام...سلام.... زمان داره میگذره و امروز روز سوم هست... راستش گزارش کار امروزم از دیروز بهتره :) 2000 کلمه ترجمه کردم و 20000 تومان پول درآوردم... میبینید! همانطوری که گفتم رشدم داره تصاعدی میشه;)... انشاءالله روز به روز بیش ترش می کنم... وقتی داشتم مطالبو ترجمه می کردم به یه مطلب خیلی جالب بر خوردم: شب که می خوابی کامپیوترتو روشن میذاری و یه نرم افزار خاصو روش نصب میکنی و کامپیوترت خودش تا صبح پول درمیاره :) البته پولِ دیجیتال که با یسری روش های خاص توی بازار واسطه ها میشه نقدش کرد... باورتون میشه؟ فردا میخوام راجع بهش کامل تحقیق کنم... طرز کارشو که یاد گرفتم بهتون میگم... می دونید خیلی خوبه که الان که تصمیم گرفتم تا دو ماه دیگه 27 میلیون پول دربیارم، انواع روش های پول درآوردن جلو روم سبز میشن... درواقع قضیه همونه که وقتی تو میخوای یکاری بکنی همه ی زمین و زمان دست به دست هم میدن تا چیزی که میخوای اتفاق بیفته...

 57 روز دیگه فرصت دارم تا 26 میلیون و 965 هزار تومان دیگه پول دربیارم... هرگز منتظر فردای خیالی نباش سهمت را از شادی های زندگی همین امروز بگیر...

روز دوم

سلام ... بچه ها اگه کسی از مطالب بازدید میکنه و نظری پیشنهادی داره که میتونه به من کمک کنه تا روش های بهتری انتخاب کنم ممنون میشم بگه.

امروز خیلی انتظار بیش تری از خودم داشتم. الان ساعت حدودا 10:30 شب هست ولی فقط 1000 کلمه ترجمه کردم یعنی  13-14 هزار تومان پول درآوردم. البته هنوزم دارم ترجمه میکنم.

راستش چند تا ایده ی خیلی خوب دیگه هم در مورد نوشتن برنامه ی اندروید به ذهنم رسیده... منتظرم زودتر پنجشنبه بیاد تا وقت کافی برای شروع این ایده ها داشته باشم ... فک کنم قراره سر کار هم یسری پروژه های برنامه نویسی بگیرم... البته مطمئن نیستم... ولی مث اینکه قراره خدا رو شکر یه خبرایی بشه... حالا فردا یه چند تا نمونه کار قراره به مدیرمون نشون بدم...

خدایا خیلی دوست دارم... چند وقت پیش یکی دو تا داستان خیلی زیبا نوشتم ... راجع به خدا و این که چطوری هوای بنده هاشو داره... یکی از کاراکتر های داستانم توی یه شرایطی بود که خدا بهش کمک کرد تا مشکلش برطرف بشه.... چند وقت بعد من دقیقا توی همون شرایط کاراکتر داستانم قرار گرفتم و خدا دقیقا همونطوری بهم کمک کرد و مشکلم برطرف شد... صبح روزی که این معجزه رو با تمام وجودم حس کردم از خوشحالی می خواستم جیغ بزنم یه احساس آرامش عجیبی داشتم و هنوز هم دارم... چون با تمام وجودم احساس کردم که یکی که خیلی قدرتمنده هوامو داره...یکی که هر کاری که اراده کنه میتونه انجام بده... خدایا شکرت که هوامو داری... می دونم هوای همه رو داری... فقط بعضی ها مثل اون کاراکتر توی داستانم پنجره هاشونو بستن به روی کمک هات....

 58 روز دیگه فرصت دارم تا 26 میلیون و 985 هزار تومن دیگه دربیارم... وقتی رؤیایی به ذهنت رسید بدان که خداوند توانایی رسیدن به آن را در وجودت قرار می دهد.

روز اول

سلام... می خوام قبل از این که  در مورد پیشرفت ها و اتفاقات امروز صحبت کنم قبلش یه کوچولو در مورد خودم و این که تا الان چیکار کردم برای اهدافم توضیح بدم...

من سال 91 برای تحصیل در رشته ی مهندسی تکنولوژی نرم افزار اومدم تهران. اون موقع هدف کاملاً روشنی نداشتم ولی دوست داشتم پولدار بشم و توی یه کشور خارجی بورسیه تحصیلی بگیرم. یه چند وقتی دنبال بازی سازی و این مسائل رفتم ولی کلاس هاش خیلی گرون بود و اگر هم می رفتم برای ساخت بازی یه تیم نیاز بود. نمی گم که شدنی نبود، من نخواستم. تا پارسال که درسم تموم شد. بعدش تهران موندم تا یه مدتی هم هستم، انشاءالله یسری اهدافم که اوکی شد برمی گردم...

از سال 94 توی یه شرکت مشغول به کار هستم که بتونم هزینه خوابگاه و ... رو دربیارم و در کنارش برای رؤیاهام تلاش کنم. گاهی هم پروژه های جداگانه انجام میدم که پول بیش تری دربیارم. خانوادم هم چون راضی نیستن که تهران باشم از نظر مالی اصلا حمایتم نمی کنن تا مجبور بشم برگردم ولی من پای اهدافم وامیستم. به هر حال با این روال نمیشه پولی پس انداز کرد. الان دارم فکر می کنم که یه کاری کنم که درآمد ماهیانم سه-چهار برابر بشه که روحیه ی بیش تری بگیرم.

به قول یه بزرگی که می گفت برای خودتون بچه کوسه درست کنید تا پیشرفت کنید، من هم یه بچه کوسه تپل و خوشگل برای خودم درست کردم و این بچه کوسه، یه ماشین ساینا SX هست که میخوام از الان تا 2 ماه دیگه نقد بخرمش.

الان دارم دنبال راهی می گردم که پولشو دربیارم. ماشین 27 میلیون تومان هست و من 60 روز فرصت دارم. یعنی تا تاریخ 95/11/14.

می دونید داشتن بچه کوسه چیش خوبه؟ باعث میشه راه های مختلفی رو برای پول درآوردن امتحان کنید و وقتی که بچه کوسه تون به حقیقت پیوست، دیگه سطح پایه ی درآمدتون از چیزی که قبلاً بوده بیش تر میشه.

الان یسری راه ها رو دارم امتحان می کنم که بتونم درآمدمو بیش تر کنم. برای خریدن ساینا، اصلا روی حقوقم حساب نمی کنم چون حقوقم فقط برای اجاره، خورد و خوراک، خرج های روزانه و ... جواب میده.

یه سر به سایت پونیشا زدم (سایت پونیشا برای کار آنلاین هست)، topترین کسایی که توی پونیشا پول درآوردن رو بررسی کردم. یکیشون از سال 93 تا الان 56 میلیون تومان درآورده بود و میانگین درآمد نفرات برتر حدودن بین 4 تا 6 میلیون تومان در ماه بود. تصمیم گرفتم یسری پروژه از این وب سایت بگیرم انجام بدم. فعلاً دو تا پروژه گرفتم. پروژه ها ترجمه ی یسری مطالب برنامه نویسی هست. برای ترجمه ی هر 300 کلمه (یک صفحه) 3000 تومان می گیرم (می دونم کمه ولی توی پونیشا سر قیمت خیلی رقابت هست). حداقل در روز می تونم 1000 کلمه ترجمه کنم که حدوداً میشه ماهی 400000 تومان، می دونم هنوز هم باید درآمدم خیلی بالاتر بره برای ساینا ولی میرسم بهش.

فعلاً یه راه دیگه ای که مد نظرم هست اینه که چند تا برنامه ی اندروید بنویسم با قیمت ارزون بذارم توی bazar. مثلاً من یه مدت برناهم های ورزشی و تغذیه ایِ یکی از استادان بزرگِ پیلاتس رو با یسری برنامه های دیگه انجام میدادم که اثرشون روی هیکل فوق العاده بود فقط یکم ورزش هاش استقامت و استمرار میخواست، بخاطر همین میخوام یه برنامه ی اندروید تو این زمینه طراحی کنم که همه ی برنامه های ورزشی و تغذیه ای روزانه ای که انجام میدادمو ارائه بده احتمالا قیمتشو بین 500 تا 1000 تومان می ذارم.

یه برنامه ی اندروید هم توی زمینه ی موفقیت می نویسم. (بهتون نگفتم! من کلاس موفقیت هم میرم. یه کلاس خیلی گرون با یکی از برترین اساتید روانشناس و مدرس مهارت های زندگی. البته به نظر خودم تنها استادی هست که کارش رو عالی انجام می ده و واقعا دانشجوهای کلاس هاش زندگیشونو مدیون این استاد هستن، من هم همینطور. هنوز یکسال نشده که کلاساشو میرم، انقد آرامش و اعتماد به نفس و روابط اجتماعی و حتی سبک برخوردم با خیلی از مسائلی که قبلاً نمی دونستم چطوری باهاشون برخورد کنم، تغییر کرده که واقعاً دلم می خواد یسری کامل از جزوه های استاد بزرگوارم را بصورت برنامه ی اندروید در اختیار بقیه بذارم).

فعلاً بازم دارم فکر می کنم ببینیم چه کارهای دیگه ای می تونم انجام بدم که درآمدم چند برابر بشه. امروز از صبح تا 16:45 شرکت بودم، بعدش هم مستقیما رفتم سر کلاسِ استادم. دوره قبلی کلاسا، کلاسِ موفقیت بود، الان این دوره ی جدید کلاسای استادم، اسمش عاشقانه ی آرام هست. هفته ای یه بار کلاس داریم.

از کلاس که بر میگشتم یه پسربچه ی 13-12 ساله جلو ورودی مترو جلومو گرفت گفتش که میشه یه بستنی برام بخری... منم که کلا بچه ها رو ببینم گدایی یا کار می کنن خونم جوش میاد یه 20 تومن از کارتم کشیدم دادم بهش و گفتم امیدوارم هیچ وقت مشکلی نداشته باشی... من همیشه اعتقاد دارم پولی که به یه آدم فقیر میدی درواقع مال تو نبوده، پول، حق اون آدم فقیر بوده فقط خدا امانت داده دست تو...

حدودا ساعت 21:30 رسیدم خوابگاه... الانم که حدودا 12 شب هست دارم این پست رو میذارم... امیدوارم فردا  من و تمام مردم نازنین در سرتاسر دنیا با یسری افکار و ایده های فوق العاده مثبت و عملی از خواب بیدار شیم و یه روز عالی و فوق العاده رو تجربه کنیم.

اینم ساینا sx من: